تازه چه خبر؟
دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:, :: 1:39 ::  نويسنده : سکوت

 باران که می بارد... باید آغوشی باشد... پنجره ی نیمه بازی... موسیقی باران...



ادامه مطلب ...


دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:, :: 1:37 ::  نويسنده : سکوت

 اگه یه روز فرزندی داشته باشم، بیشتر از هر اسباب بازی دیگه ای براش بادکنک می خرم...

 

بازی با بادکنک خیلی چیزا رو به بچه یاد می ده:

بهش یاد می ده که باید بزرگ باشه اما سبک، تا بتونه بالاتر بره.

بهش یاد می ده که چیزای دوست داشتنی می تونن توی یه لحظه، حتی بدون هیچ دلیلی و بدون هیچ مقصری از بین برن، پس نباید زیاد بهشون وابسته بشه.

و مهمتر از همه:

بهش یاد می ده که وقتی چیزی رو دوست داره نباید اونقدر بهش نزدیک بشه و بهش فشار بیاره که راه نفس کشیدنش رو ببنده، چون ممکنه برای همیشه از دستش بده….

درسهای بادکنک



دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:, :: 1:36 ::  نويسنده : سکوت

 بزن زنگوووو به سلامتی اون دختری که وقتی تو خیابون، یه لکسوز واسش بوق میزنه بازم سرشو میندازه پایین و زیر لب میگه: اگه 730 هم داشته باشی... چرخ پراید عشقمم نیستی!!!

 

اگه ما بچه ها لیوان بشکنیم: ای دست و پا چلفتی! اگه مامانه بشکنتش: قضا بلا بود! اگه باباهه بشکنتش: این لیوان اینجا چیکار میکنه... به سلامتی همه مامان باباها و بچه های چلفتی!

به سلامتی همه ی اونایی که مارو همین جوری که هستیم دوس دارن وگرنه بهتر از ما رو که همه دوس دارن.

آمریکایی ها تو فکر اینن که کی برن مریخ... ما ایرانی ها نهایت فکرمون اینه که کی بریم تایلند! سلامتی ما ایرانیا.

یکی از ترس ناک ترین جملات دوران مدرسه ،این بود که: "یه برگه از کیفتون بیارید بیرون". به سلامتی بچه مدرسه ای ها

بسلامتی با ارزش ترین پول دنیا "تومن" چون هم تو هستی توش، هم من!

به سلامتی اونایی که اگه صد لایه ایزوگامشون هم بکنن بازم معرفت ازشون چیکه میکنه... .

سلامتی اونایی که دوسشون داریم و نمیفهمن ... آخرشم دق میدن مارو!

صلامتی همه کلاس اولی ها که تازه امروز امسال یاد میگیرن سلامتی درسته نه صلامتی!

سلامتیه اون پسری که خواست آدم بشه، ولی یه دختر اومد تو زندگیش و نذاشت... همیشه پای یک زن در میان است!

سلامتی دوست نازنینی که گفت: قبر منو خیلی بزرگ بسازین.... چون یه دنیا آرزو با خودم به گور میبرم...!

به سلامتی کسی که بهش زنگ میزنی... خوابه... ولی واسه این که دلت رو نشکنه میگه: خوب شد زنگ زدی... باید بیدار میشدم.

به سلامتی رفیقی که تو رفاقت کم نذاشت ولی کم برداشت تا رفیقش کم نیاره.



دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:, :: 1:30 ::  نويسنده : سکوت

 

دوستت داشتم ... زیاد ... خیلی زیاد ...

اما زبانم به گفتن نمی چرخید... صبر کردم ... سال های سال....

 



ادامه مطلب ...


دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:, :: 1:18 ::  نويسنده : سکوت

 

 آدم های ساده را دوست می دارم  

همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند، همان ها که برای همه لبخند دارند، همان ها که همیشه هستند برای همه هستند، آدمهای ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعتها تماشا کرد؛ عمرشان کوتاه است! بسکه هر کسی از راه میرسد یا ازشان سوءاستفاده میکند یا زمینشان میزند یا درس ساده نبودن بهشان میدهد، آدمهای ساده را دوست دارم

آنان که بوی ناب ” آدمی ” میدهند .



پنج شنبه 3 شهريور 1390برچسب:, :: 1:16 ::  نويسنده : سکوت
 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب