بدیهی است که اگر کسی دنبال سوژه ای باشد که شما و اصغر درباره آن نوشتید، فقط وبلاگ شما را می بیند و دیگر سراغ اصغر نمی رود. تصور کنید اگر قضیه برعکس شود چقدر بد می شود!

برای همین یک چیزی تعریف می کنند به اسم بهینه سازی برای موتورهای جستجو. انگلیسیش ‎Search engine optimization است که ما از این به بعد از مخففش یعنی SEO یا سئو استفاده می کنیم. چرا کار ما SEO است.

توی سئو چی کار می کنیم؟ می گردیم به دنبال یک راه حلی که از طریق آن جایگاه سایت یا وبلاگ ما در موتورهای جستجو مخصوصا گوگل بهتر بشود یعنی نتیجه ما بالاتر و در صفحاتی مثل صفحه اول و دوم قرار بگیرد.

می گویم گوگل چون تقریبا میزان بازدیدی که موتورهای جستجوگر برای شما می فرستند در مقابل گوگل چیزی محسوب نمی شود. نمودار زیر که مربوط به خود ماست می تواند اختلاف گوگل را با بقیه نشان بدهد.

قبلا این طوری نبود. شما باید صفحه وبسایت تان را در یک صفحه خاصی ثبت می کرد. بعد موتور جستجوگر یک اصطلاحا عنکبوت می فرستادند که بگردد و هر چی لینک پیدا می کردند توی یک فایل ذخیره می کردند.

بعد یک برنامه به اسم صفحه ساز اجرا می شد و توی اطلاعاتی که اسپایدر جمع کرد بود را بررسی می کرد و آنها را وارد لیست شان می کردند. لیست هم برای بازدیدکننده ها نمایش داده می شد.

جالبی قضیه این بود که سایت شما می رفت تا چند وقت بعد که دوباره بررسی بشود. الان یک پست توی وبلاگ تان بنویسید به پلک بر هم زدنی می آید توی موتورهای جستجوگر ایندکس ( فهرست) می شود و 6 تا هم بازدیدکننده برای شما می فرستد. فکر کنم لیست خرید هم بدهیم سر راه خرید هم می کند!

این قضیه باعث شد از اوایل سالهای 1990 که موتورهای جستجوگر ریز و درشت سر بر می آوردند صاحبان سایتها به این فکر بیافتند که با استفاده از قدرت هکرها راهی پیدا کنند که عنکبوت موتورهای جستجوگر بیشتر توی وبسایت بگردند.

هکرها هم که می دانید عمدتا دو جور هستند. هکرهای خوب و کلاه سفید، و هکرهای بد و کلاه سیاه. هکرهای بد کارشان شد دنبال پیدا کردن راه هایی که موتورهای جستجوگر ممنوعشان کرده بروند مثل spamdexing.

هکرهای خوب هم کمک می کردند محتوایی که تولید می شود محتوای مناسب تری باشد و بیشتر بتواند نظر موتورها را جلب کند.

روزگار همین جوری نماند. لری پیج الگوریتمی را نوشت که دنیای موتورهای جستجوگر را متحول کرد. این الگوریتم را با هم دانشگاهیش در دانشگاه استنفورد در میان گذاشت و آنها تمام برنامه ریزی شان را گذاشتند برای بهبود این الگوریتم.

حالا گوگل با استفاده از این پیج رنک بر صدر قله های وب نشسته است.

Page Rank
پیج رنک یا رتبه بندی پیج سیستمی است که به خاطر اسمش طراح اولیه اش لری پیج به این نام خوانده می شود. البته اکثرا فکر می کنند منظور از Page صفحه است که البته اشتباه است! حتی ویکی پدیای فارسی!!

سرگئی برین (همان هم دانشگاهی پیچ) این ایده را مطرح کرد که هر چقدر بیشتر به یک صفحه لینک داده بشود به این معنی است که آن صفحه ارزشمندتر است. ما باید این صفحات را در جای بالاتری قرار بدهیم.

پیج اما معتقد بود این فاکتور برای شناسایی ارزش یک صفحه کافی نیست. چه بسا یک صفحه بیهوده که با باندبازی ارزشش خیلی زیاد شود!

برای این شروع کرد به نوشتن یک الگوریتم که به صفحات بر اساس یک سری فاکتور یک ارزشی اختصاص می داد. پیج و برین این ارزشها را در موتور جستجوگری که می خواستند بسازند وارد کردند. به این ترتیب که هر صفحه ای که ارزش بیشتری داشته باشد در جای بهتری قرار می گیرد در فهرستشان.

این ارزش را ما به اسم PageRank می شناسیم. هر چی PageRank بالاتر باشد شانس قرار گرفتن در نتایج اول گوگل بیشتر می شود. پیج رنک یک مقدار صحیح نیست. مثلا پیج رنک یک فتحی.کام 4 نیست دقیقا. اما برای این که درکش بتوانیم بکنیم یک عدد نزدیک به آن را به عنوان پیج رنک می شناسیم و مثلا می گوییم پیج رنک ما 4 است.

امروز الگوریتم پیج رنک خیلی خیلی زیاد تقویت شده است. شما می توانید مطمئن باشید اولین نتایج از چیزی که جستجو می کنید واقعا چیزی مرتبط با موضوعی است که شما می خواهید. اما شما می توانید با راه هایی سایت یا وبلاگ خودتان را در صفحات موتور جستجوگر گوگل بالاتر ببرید و رتبه بهتری کسب کنید.

یک راه رفتن به راهی است که آن هکرهای کلاه سیاه می رفتند. آن راه ها ده سال پیش جواب می داد و نه برای غولی مثل گوگل. گوگل سریعا این راه ها را شناسایی می کند و شما را از نتایج خودش حذف می کند. دیگر شما از BMW بزرگتر نیستید که!

در سال 2006 گوگل کشف کرد که خزنده ها ( crawlers) وقتی یک صفحه مثل www.bmw.de/bmw-neuwagen.html را می بینند یک چیزی می بینند مثل چنین چیزی:

ولی مردم که می بینند یک چنین چیزی می بینند :

در حقیقت BMW جستجوگران را با کلی کلمات کلیدی جذب می کردند و بعد سریعا آنها را با یک کد جاوا می فرستادند به صفحه دلخواه شان. به وبمسترها گفته شده است که این کار دقیقا بر خلاف قوانین است و چون گوگل بخشش ندارد سایت بی ام و آلمان را از لیست سایتهای خودش حذف کرد.

خیلی ها مثل BMW آن زمان حذف شدند اما اکثرا سرشان به سنگ خورد و اصلاحاتی صورت دادند و به موتور جستجوگر گوگل برگشتند و برای مثال BMW.de الان پیج رنک 6 دارد ولی می بینید که باز هم نتایجش بعد از مثلا سایت مجله ماشین ادموندز می آید که پیج رنک هفت دارد.

یک راه هم رفتن در مسیر SEO است. کاری که هکرهای کلاه سفید می کردند و همانطور که گفته شد نتیجه اش می شود بهتر شدن جایگاه سایت ما در نتایج جستجوی گوگل.

چطور SEO یاد بگیرم؟

الگوریتم ها مرتبا عوض می شوند و یادگیری آنها باید مداوم باشد. شما باید مرتبا تحقیق کنید تا بتوانید سایت یا وبلاگ تان را در جای بالاتری قرار بدهید.

البته می توانید این کار را به شرکتهایی بسپارید که کارشان تحقیق در این زمینه است. من چون چنین شرکتی را نمی شناسم (شما می شناسید؟) توصیه می کنم خودتان شروع به بررسی کنید.

برای این که کار شما را راحت تر کنم علاوه بر این که هر چند وقت یک بار مطلبی در این باره می نویسم (با توجه به اینکه ببینم شما چقدر علاقه دارید) لیست چند منبع عالی را هم برای این قضیه پیدا کردم.

برای موفق شدن کافی است این لینکها را بررسی کنید و مطالب شان را بخوانید. حتی اگر جالب بود می توانید معرفی کنید که با هم ترجمه کنیم:)

یک – سرچ انجین واچ ( 7 )
دو – سرچ انجین گاید ( 7 )
سه – سرچ انجین لند ( 7 )
چهار – وبلاگ مت کاتز ( 6 )
پنج – سرچ انجین ژورنال ( 6 )
شش – وبلاگ سئوموز ( 6 )
هفت – کتاب اسمال بیزینس سرچ مارکتینگ ( 5 )

منابعی که معرفی کردم همه خودشان هم توانستند پیج رنک خوبی پیدا کنند که در پرانتز نوشتم. برای یک وبلاگ دیگر بالاتر از هفت خیلی بعید است:)

هشت – SEO در قسمت هلپ گوگل
نه – SEO در ویکی پدیا

ده – ؟

منبع شماره ده را شما بگویید. من حدودا 50 یا 60 منبع را بررسی کردم و همین 9 منبع را انقدر خوب دیدم که خواستم معرفی کنم. شما می توانید شماره 10 را بگویید؟ مخصوصا اگر منابع فارسی خوبی می شناسید.

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: